جورباجور
جورباجور

منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
به وبلاگ همه جوره خوش آمدید
آرشيو
7 خرداد 1394
6 خرداد 1394
5 خرداد 1394
4 خرداد 1394
3 خرداد 1394
2 خرداد 1394
1 خرداد 1394
7 ارديبهشت 1394
6 ارديبهشت 1394
5 ارديبهشت 1394
4 ارديبهشت 1394
نويسندگان
شروین
کد هاي جاوا


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 29
بازدید ماه : 115
بازدید کل : 32256
تعداد مطالب : 43
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


ماجراهای واقعی از موجودات ماورایی  <-PostCategory-> 

اولی:
تو یه خونه تو ساری ، یک زن نصف شب تو حالت خواب و بیداری بوده و متوجه یک حیوان عجیب تو اتاق میشه که جست و خیز میکرده،یه حیوون شبیه میمون با قد حدودا یک و نیم متر و چشمایی بزرگ و حلقه ای با دم بلند و گوش نوک تیز و دراز با پاهای عجیب که وقتی اون زن اونو دید طوری جست و خیز کرد(مثل پرواز کردن)و از نظر پنهان شد.فردای اون روز پشت در حمام که در بیرون قرار داشت عکس همون حیوان حکاکی شده بود!ظاهرا هیچکدوم از اعضای خانواده تا قبل از اون شب اون عکس رو ندیده بودند .در اطراف اون خونه باغی تقریبا پر درخت وجود داشت....

در مورد این اتفاق ،استاد معارف ما خودشون تعریف می کردند زمانی که بچه بودند و حدودا 5،6 ساله بودند ،خونه ی بزرگ با بافت قدیمی داشتند و حیاط خونشون باغچه هم داشت، تعریف می کنه : یه روز داخل باغچه تنهایی مشغول بازی بود که یهو متوجه یه حیوان با بدن بز و سر میمون میشه که دور باغچه بصورت حلقه ای با سرعت زیادی در حال حرکته و میدوئه ....

می گفت: چند دور، دور من و باغچه دوید و یهو غیب شد و من اون لحظه فکر کردم لابد حیوان بوده ولی بعدا که از بزرگترا پرس و جو کردم ، تو اون سن متوجه شدم اصلا چنین حیوانی با سر میمون و بدن بز وجود خارجی نداره!


دومی و سومی و چهارمی مربوط به استان گلستانه:دو دختر تقریبا کم سن و سال تو محدوده 8 تا 15 سال تو باغ یک خونه(نمیدونم خونه خودشون بود یا خونه فامیلاشون) رد حال بازی بودند.باغ خیلی بزرگ بود.دو تا دختر که مشغول بازی بودند متوجه یک زن لخت و عور و خیلی چاق در ان طرف باغ میشن که در عین چاقی می تونست جست و خیز کنه....

تقریبا مشابه این اتفاق هم پدر یکی از دوستام تعریف می کرد چهل ، پنجاه سال پیش زمانی که راننده ی تریلی بود ، یه شب با تریلی بار می برد که یهو جلوی جاده یه زنه برهنه با سینه های بزرگ و دراز می بینه ، طوری که سینه ی سمت چپ رو انداخته بود رو دوش سمت راست ، و سمت راستی رو انداخته بود رو دوش سمت چپ، و دستش یک ملافه ی سفید بود ، می گفت در یک لحظه متوجه شدم که زنه داخل ماشین نشسته ، بدون اینکه کوچکترین ترسی داشته باشه ازش پرسیده بود تو کی هستی و اینجا تو بر و بیابون چیکار می کنی؟! گفته بود: " من هر شب ساعت 12 یه انسان رو می کشم! الان هم میخوام برم لباساشو بشورم! "

می گفت به ملافه نگاه کردم خونی بود! بعد غیب شد و بدون این که ترس و هراسی داشته باشم ، همش فکر میکردم خواب دیدم! یک زن تازه زایمان کرده(همون زنی که تو داستان اول اون حیوون رو دیده بود) با یه نوزاد تنها تو یک خونه تو گرگان بودند.پدر در بیرون از خانه بود و شب بود،ناگهان صدای رژه پاهای زیادی به صورت پشت سر هم بالای پشت بام شنیده شد.زن که ترسیده بود بچه به دست با یک چاقو به قسمت بیرونی خانه راهی شد و داد زنان می گفت:کی هستید ؟؟(و از این جور حرفا)
صدا قطع میشه و مدتی بعد پدر به خانه میاد.زن ماجرا را تعریف می کند.مرد فرادای ان روز از سپاه قضیه را می پرسد که ایا افراد آنها بودند اما سپاه می گوید که اصللا افرادی رو به اونجا نفرستاده و از انطر مرد از یه متخصص می پرسه که آیا افراد زیادی می توانند از سقف خونشون عبور کنند و متخصص هم می گوید سقف خانه غیر قابل عبور است!

در مورد صدای پای دسته جمعی هم، یکی از نزدیکان تعریف می کرد که خونه ی قدیمیشون حیاط بزرگی داشت و حمام و دستشویی داخل حیاط و کنار هم بودند ، می گفت چندبار براش پیش اومده بود زمانی که تو دستشویی بود برا 3،4 ثانیه صدای پای فرار چند نفر رو بشنوه طوری که انگار چند نفر با سرعت فرار می کنند و میرن داخل حمام! جالبه این اتفاق تو دستشویی و شنیدن صدای پا برا دو نفر از اعضای خونوادشون هم رخ داده بود!

همان زن ماجرا های دیگه ای هم دارد!وقتی با چند نفر راهی جایی بودند (در روز تولد پیامبر)متوجه بوی عجیب و خیلی خوشبو میشود که اطرافیان او به هیچ عنوان همچین بویی رو حس نکردند.
چون تند نوشتم شاید غلط املایی داشته باشه!از منبع داستان ها و درستی شون مطمئنم،اگه بازم یادم اومد بهتون میگم.

 

از شما دوست عزیز بخاطر نوشتن این ماجراها تشکر و قدردانی می کنم،اگه باز هم مطالبی در این مورد دارین ، ما و دوستان مشتاق شنیدنیم ، ممنون.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






+ نوشته شده در جمعه 18 ارديبهشت 1394برچسب:ماجراهای واقعی جن:خواب جن:دیدن جن واقعی,ساعت 14:27 توسط شروین |
مطالب پيشين
» 10عددازترسناکترین شکنجه های قرون وسطی!!+تصاویر(+18)
» ترفندخانم معلم برای ایجادرابطه نامشروع باپسران!/ عکس
» 10حیوان عجیب الخلقه درجهان+کلیب
» کشف کوتوله های عجیب الخلقه درتهران+تصاویر
» فیلم ضبط شده ازهیولای خلیج فارس+کلیب
» (مول)به اعتقاداصفهانی هاکیست؟
» ارواح خبیثه
» شیطان ماساچوست
» انسان های عجیب تاریخ+تصاویر
» "دروازه جهنم کشف شد"
» عوارض خودارضایی دختران
» ترسناکترین هیولاهای دنیادرزیرآب+تصاویر
» همه چیزدرموردجن یااجنه:
» زن مصنوعی چینی به بازارامد+تصویر
» جمجمه هابیل فرزندحضرت ادم(ع)کشف شد+تصاویر
» مثلث برمودا:
» کشف حیوانی عجیب ووحشتناک درایران:
» پروانه عجیب وغریب که همه راشوکه کرد:
» بدنیاامدن یک سگ ازیک گوسفند
» کپی ازدکورکنسرت خواننده زن سرشناس درشبکه اول سیما





پيوندها


ست خیاطی باکس ایران-اموزش نرم افزار پرده توری مجیک مش پیوندنایس گیف ردیاب ارزان ماشین جلو پنجره جک جی 5

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کالای موردنظر و آدرس kalastore.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه

سرور مجازی
حمل ارسال خرید ماینر از چین
حمل و نقل هوایی چین
قلاده اموزشی شوک دار
الوقلیون

 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com